معمارشیتکت
**به نام یگانه معمار هستی** خدا در مکان های دور از انتظار به دست افرادی دور از انتظار و در مواقعی تصور ناپذیر معجزات خود را به انجام می رساند. برای آن مهربانِ توانا ، غیرممکن وجود ندارد ... همیشه ، همیشه و همیشه امیدی هست ...

گنبد قابوس

گنبد کاووس یا گنبد قابوس یک بنای تاریخی متعلق به بیش از هزار سال پیش است که در گنبد کاووس، شمال شرقی ایران قرار دارد. این برج یکی از آثار باستانی ایران است که در شمار بزرگ‌ترین مفاخر معماری سده چهارم هجری است.

این بنای معروف که بلندترین بنای آجری جهان و یکی از بلندترین آثار تاریخی به‌شمار می‌‌آید بر فراز تپه خاکی که قریب پانزده متر از سطح زمین بلندتر است قرار دارد.

این بنا در سال (۳۹۷ هجری قمری برابر با و ۳۷۵ هجری خورشیدی ) و در زمان سلطنت شمس المعالی قابوس بن وشمگیر و در شهر جرجان که پایتخت پادشاهان آن دیار بوده، بنا گردیده است.


پروفسور آرتور پوپ در مورد این بنا چنین نوشته است:

در زیر سمت شرق کوه های البرز و در برابر صحراهای پهناور آسیا یکی از بزرگ‌ترین شاهکارهای معماری ایران با تمام شکوه و عظمت خود قد بر افراشته است.

این بنا گنبد قابوس بقعه آرامگاه قابوس بن وشمگیر می‌‌باشد و برج آرامگاه از هرگونه آرایش مبراست. جنگنده‌ای با نیروی ایمان در نبرد رودرروی، پادشاهی شاعر در نبرد با ابدیت، آیا آرامگاهی چنین عظیم و مقتدر وجود دارد.

مشخصات سازه

گنبد قابوس شامل ۲ قسمت است:

۱-پی یا پای بست بنا و بدنه
۲-گنبد مخروطی

پی سازی بنا از زمین سفت شروع و تا ارتفاع حدود ۱۵ متری با آجر و مصالح مشابه خود بنا انجام شده است. درون پای بست سردابی وجود داشته که پا کار طاق آن هنوز بر جای است ولی بر اثر کاوشهای پیاپی کاوشگران

که در پی گنج بوده‌اند آثاری از کف آن بر جای نمانده است. بدنه مدور خارجی گنبد قابوس دارای ۱۵ ترک (دندانه نود درجه) می‌‌باشد (همانند ستاره ده پر) این ترکها که در اطراف آن و به فواصل مساوی از یکدیگر قرار دارند،

از پای بست بنا شروع و تا زیر سقف گنبدی ادامه می‌‌یابد و میان این ترکها با کوهه‌ای آجری پر شده است. به جز در ورودی) راس این ترکها به اندازه ۱٫۳۴ متر از یکدیگر فاصله دارند. قطر داخلی گنبد به طول ۹ متر و ۷۰

سانتی متر و قطر آن از قاعده ترکها بطول ۱۴ متر و ۶۶ سانتی متر و طول قطر آن از رأس ترکها یا به عبارتی قطر ارباب یا پای بست آن ۱۷ متر و ۶ سانتی متر می‌‌باشد ضخامت میل از پایین به بالا کرنش کمی دارد و در ارتفاع ۳۷ متری گنبد مخروطی بنای برج را تکمیل می‌‌کند.

این گنبد که با آجرهای مخصوص دنباله دار کفشکی ساخته شده است دو پوسته است. گنبد درونی مانند گنبدهای خاکی به شکل نیم تخم مرغی و از آجر معمولی است و پوسته بیرونی با آجر دنباله دار، و ارتفاع این

گنبد مخروطی ۱۸ متر است در بدنه شرقی روزنه‌ای تعبیه شده که ارتفاع آن یک متر و نود سانتیمتر است عرض روزنه در قسمت بالا ۷۳ و در وسط ۷۵ و در پایین ۸۰ است. در ضلع جنوبی آن یک ورودی می‌‌باشد که ۵/۱ متر

عرض و ۵۵/۵ متر ارتفاع دارد. در درون طاق هلالی سر در آن، مقرنسی است که به نظر می‌‌رسد در مراحل نخستین پیشرفت این نوع تزئینات معماری و گچ بری است. شاید این مقرنس ساده و در عین حال زیبا از اولین

نمونه‌های مقرنس سازی در بناهای اسلامی می‌‌باشد که بتدریج تکمیل شده است دکتر ویلسن آمریکایی نماینده دانشگاه پنسیلوانی نیز در بازدید و تحقیقاتی که از این بنا داشته راجع به این مقرنسها چنین نوشته

است: ? بالای در، داخل هلال مدخل گیلویی مقرنسی است که در مراحل اولیه ترقی می‌‌باشد و این یکی از نمونه‌های تزئینی است از اصول یک معماری که بعد اهمیت پیدا کرده است ? در ردیف کتیبه کوفی بصورت کمر

بند وار بدنه را آرایش کرده است که یک ردیف آن در ۸ متری پای آن و دیگری بالا در زیر گنبد مخروطی قرار دارند نوع نوشته کوفی کتیبه‌ها ساده و آجری است حروف آن آرایش ندارند. بر جسته و خوانا می‌‌باشد و حاشیه دور آنها قاب مستطیلی شکلی است از آجر .

متن کتیبه‌های سازه چنین است:
بسم الله الرحمن الرحیم

هذ القصر العالی
الامیر شمس المعالی


الامیر ابن الامیر
قابوس ابن وشمگیر


امر به نبائه فی حیاتی
سنه سبع و خمسین و ثلثماته قمریه


و سنه خمس و سبعین و ثلثماته

برگردان:
به نام خداوند بخشنده مهربان

این است کاخ باشکوه
امیر شمس معالی


امیر پسر امیر
قابوس فرزند وُشمگیر


فرمان داد به ساخت آن در زندگی خویش


سال سیصد و نود و هفت قمری
و سال سیصد و هفتاد و پنج ( خورشیدی )

***

عمارت کلاه فرنگی آرامگاه وکیل در میان باغ زیبایی به نام باغ نظر در شهر شیراز بنا شده است.

باغ نظر، باغ موزه پارس، باغ شاهزاده، عمارت کلاه ‌فرنگی، آرامگاه وکیل، عمارت چهارفصل یا باغ حکومتی نام‌های دیگر این ابنیه تاریخی دوره زندیه شهر شیراز است.

در زمان حکومت زندیه، این عمارت باشکوه محل پذیرایی میهمانان و سفیران خارجی و مراسم رسمی و اعیاد مختلف بوده است.

این عمارت که از آثار دوره کریم‌خان زند است، به صورت هشت ضلعی ساخته شده و بوسیله ازاره های سنگی

یکپارچه و تزیینات کاشی کاری با نقوش اسلیمی، گل و مرغ، مناظر شکارگاه و صحنه‌های الهام گرفته از قصه‌ها و داستان‌های قدیمی تزیین شده است.

داخل بنا شامل یک تالار مرکزی گنبد‌دار و چهار شاه نشین جانبی است که در حد فاصل آنها یک اتاق قرار دارد.

خارج بنا نیز دارای تزیینات کاشی‌کاری و داخلش نقاشی‌ها و مقرنس‌کاری‌هایی دارد. داخل عمارت حوضی از مرمر و چهار شاه‌نشین و اتاق‌هایی در چهارگوشه قراردارد.

فضاهای درونی بنا شامل یک بخش مرکزی و چهار شاه نشین جانبی است. یک آب نمای یک پارچه از سنگ مرمر در کف فضا طراوت فضای داخلی را موجب گردیده است.

در بالای عمارت اسپرها و لچکی‌های کاشیکاری شده بنا را مزین کرده اند، این نگاره‌‌ها به قرنیه در چهار ضلع منظره شکارگاه و روایت بر تخت نشستن حضرت سلیمان را نشان می ‌دهد.

چهار آب نما در چهار سوی ساختمان وجود داشته که آب نمای شمالی آن در مسیر خیابان زند قرار گرفته و تخریب شده است.

داخل بنا شامل یک تالار، مرکزی گنبددار و چهار شاه نشین جانبی است که حد فاصل آنها یک اتاق قرار دارد. در وسط تالار حوض مرمرینی وجود دارد که نقطه مرکزی آن است .

سطوح داخلی عمارت شامل طاق ها، میان طاق ها، مقرنس‌کاری‌ها و طاقچه‌ها است که تمامی نقوش داخل عمارت مشتمل بر طرح های اسلیمی و گل و مرغ می باشد و در میان تالار یک حوض یکپارچه از سنگ مرمر قرار

دارد. بنا به وصیت کریم خان زند (وکیل الرعایا)، جسد وی را در شاه نشین شرقی عمارت دفن کردند و آن را آرامگاه وکیل نیز نامیدند.

پس از مرگ کریمخان وی را در اینجا به خاک سپردند و آقا محمد خان قاجار در سال ۱۲۰۶ شمسی به دلیل کینه توزی دستور نبش قبر وی را داد و استخوان های او را به کاخ گلستان منتقل کردند و مجدداً در زمان پهلوی اول

استخوان ها نبش قبر گردید و به این مکان عودت داده شد.

ظاهراً مقبرۀ کریم‌خان زند که به دستور آقا محمدخان قاجار نبش قبر شد، در شاه‌نشین شرقی قرار داشته است.

عمارت کلاه فرنگی وکیل از سال 1315 شمسی به موزه تبدیل و عنوان موزه پارس بر آن نهاده شد. آثار و اشیا

موجود در آن، شامل اشیاء ماقبل تاریخ و دوران اسلامی است که از جمله این آثار؛ ظروف سفالی، مفرغی، کتب خطی، تابلوهای نقاشی و آثار لاکی مربوط به ادوار مختلف می باشد.

******

چُغازَنبیل نیایشگاهی است باستانی که در زمان ایلامیها ساخته شده است. چغازنبیل بخش باقی مانده از شهر دوراونتاش است. این نیایشگاه توسط اونتاش گال (پیرامون 1250 پ.م.)، پادشاه بزرگ ایلام، و برای

ستایش ایزد اینشوشیناک، نگهبان شهر شوش، ساخته شده است. 

مکان جغرافیایی چغازنبیل در 45 کیلومتری جنوب شهر شوش در نزدیکی منطقه باستانی هفت تپه می باشد . ( در محور اصلی شوش به اهواز ) بلندی آغازین آن 52 متر و 5 طبقه بوده است. امروزه ارتفاع آن 25 متر و تنها 2

طبقه و نیم از آن باقی مانده است. چغازنبیل واژه‌ای محلی به معنای زنبیل واژگون است و نام باستانی این بنا بشمار نمی‌آید. همچنین زیگورات در زبان عیلامی به معنای نیایشگاه است.

این مکان نزد باستانشناسان به دور اونتاش معروف است که به معنای شهر اونتاش است. اونتاش گال پادشاه عیلامی است که دستور ساخت این شهر مذهبی را داده است.

بنای چغازنبیل در میانه این شهر واقع شده است و مرتفع‌ترین بخش آن است. بلندی آغازین این بنا 52 متر در قالب 5 طبقه بوده است. امروزه ارتفاع آن 25 متر و تنها 2 طبقه و نیم از آن باقی مانده است. مسیر دستیابی به

 چغازنبیل از طریق جاده اهواز به شوش است اما مکان آن دقیقاً بین شوشتر و شوش در کناره رود دز قرار دارد و این خود حکایت از این دارد که در زمان ایجاد زیگورات شهرهای شوش و شوشتر هر دو وجود داشته اند.

این بنا در حمله سپاه خونریز آشور بانیپال به همراه تمدن عیلامی ویران گردید. قرنهای متمادی این بنا در زیر خاک به شکل زنبیلی واژگون مدفون بود تا اینکه به دست رومن گیرشمن فرانسوی در زمان پهلوی دوم از آن خاکبرداری

گردید. گرچه خاکبرداری از این بنای محدب متقارن واقع شده در دل دشت صاف موجب تکمیل دانش دنیا نسبت به پیشینه باستانی ایرانیان گردید اما پس از گذشت حدود 50 سال از این کشف، دست عوامل فرساینده

طبیعی و بی دفاع گذاشتن این بما در برابر آنها آسیبهای فراوانی را به این بنای خشتی - گلی وارد کرده و خصوصا باقیمانده طبقات بالایی را نیز دچار فرسایش شدید کرده است. چغازنبیل جزوه معدود بناهای ایرانی

است که در فهرست آثار میراث جهانی یونسکو ثبت شده است.ضمنا در بعضی از کتب تاریخی نام قدیمی شوش (چغازنبیل)نامیده شده است. 

از آثار بی نظیر معبد چغازنبیل می توان به آجرهای آن اشاره کرد که روی بیشتر آنها با خطوط میخی،ایلامی و اکدی به نام و نسب پادشاه سازنده بنا اشاره شده و مشخص کرده که این بنا چگونه و برای چه هدفی ساخته

شده است.در سطح آجر فرش محوطه تاریخی چغازنبیل نیز بیش از چهار ردپای متوسط انسان یافت شده که گمان می رود به کودکان تعلق دارد.چندین جای پای حیوانات از نژاد گربه سانان نیز وجود دارد چرا که مردمان

سه هزار و 200 سال پیش خشت ها را در کنار دریا و در معرض نور خورشید خشک می کردند که عبور از روی آنها باعث نقش بستن جای پایشان می شد.به گفته کارشناسان،قدیمی ترین ردپای انسان یافته شده در جهان در معبد زیگورات است 

در سه سوی زیگورات چغازنبیل سه بنای کوچک آجری دایره‌ای شکل ساخته شده است که تنها یکی از آنها که در سوی شمال غربی قرار دارد تا حدودی سالم باقی مانده بود و دیگری که در سوی جنوب غربی قرار دارد به

دست مرمتگران عضو هیئت کاوش فرانسوی شبیه به نمونه سالمِ شمال غربی بازسازی شد. در این بازسازی تنها نیمی از بنا ساخته شد و از بازسازی نیمه دیگر صرفنظر شد. بنای شمال شرقی کاملاً از بین رفته و تنها شالوده آن باقی مانده است. 

در باره کاربرد این سه بنا نظریه‌های متفاوتی عرضه شده بود. رومان گیرشمن سرپرست هیئت کـاوش چغـازنبیـل و نیز آندره پـارو از آن به عنوان «پـوستامنـت» ‌به معنای پایه مجسمه نام برده‌اند. عده‌ای دیگر آنرا سکو، نیمکت،

مذبح، محراب و قربانگاه دانسته‌اند؛ و بعضی دیگر به دلیل شکل نیم‌دایره‌ای بنای بازسازی شده از آن به عنوان تریبون سخنرانی یاد کرده‌اند. غافل از آنکه شکل نیم‌دایره‌ای آن تنها به این سبب بوده که تنها یک نیمه آن به

دست مرمتگران بازسازی شده است. البته و بی‌گمان احتمال «پایه مجسمه» بودن این بنا منافاتی با کاربرد تقویمی آن ندارد. 

در چهار سوی این سه بنا، چهار آفتاب‌سنج آجری به شکل تاق‌نما یا پنجره‌نما ساخته شده است که با آفتاب‌سنج‌های رصدخانه نقش‌رستم شباهت ظاهری دارند.

به گمان این نگارنده، این سه بنا که بر روی هم مجموعه واحدی را تشکیل می‌دهند، یک رصدخانه یا تقویم آفتابی برای سنجش گردش خورشید و به تبع آن نگهداشتن حساب سال و سالشماری و استخراج تقویم و تشخیص

روزهای اول و میانی هر فصل سال یا اعتدالین بهاری و پاییزی و انقلاب‌های تابستانی و زمستانی بوده است. 

تغییرات زاویه بین گوشه‌های آفتاب‌سنج‌ها (که تعدا آنها در مجموع به 12 عدد می‌رسیده است) با تغییرات زاویه طلوع خورشید در آغاز هر یک از فصل‌های سال برابر است. یا عبارت دیگر این آفتاب‌سنج‌ها به گونه‌ای طراحی و

ساخته شده‌اند که بتوان هنگام طلوع یا غروب خورشید با مشاهده سایه‌های متشکله در آن، آغاز یا میانه هر یک از فصل‌ها که منطبق با اعتدال‌های بهاری یا پاییزی و انقلاب‌های تابستانی و زمستانی می‌باشد را تشخیص

داد. اینگونه گاهشماری که نه مبتنی بر ماه‌های دوازده‌گانه، که بر مبنای تقسیم برابر فصول به بازه‌های زمانی برابر است، در نظام گاهشماری گاهنباری ایران بکار می‌رفته است که در فرصت دیگری به نظام گاهشماری

خواهیم پرداخت. (برای آگاهی بیشتر از رصدخانه مجاور چغازنبیل نگاه کنید به جلد یکم مجموعه مقاله‌های پژوهش‌های ایرانی، 1380، از همین نگارنده) 

در واقع شکل خاص این تاق‌نماها که با چند قوس یا ردیفٍ پشت سر هم به ترتیب کوچک می‌شوند؛ در آیین معماری باستان جایگاه ویژه‌ای داشته‌اند که هر چند در آغاز برای کاربرد ویژه آفتاب‌سنجی آن ساخته می‌شدند،

اما بزودی به عنوان یک طرح تزئینی در بسیاری از بناها و بخصوص در دروازه ورودی آن بکار گرفته شد. 

همچنین علاوه بر آفتا‌ب‌سنج‌های فوق، بنای زیگورات چغازنبیل بگونه‌ای ساخته شده است که زاویه خط افق با خطی‌ فرضی که گوشه طبقه اول هر ضلع از بنا را به بالاترین طبقه وصل می‌کند، کاملاً برابر با زاویه و مسیر

حرکت خورشید بامدادی در هنگام اعتدالین است. از آنجا که هر یک از طبقات زیگورات، کوچکتر از طبقات پایینی

خود است، از نگاه ناظری که در محل رصدخانه ضلع شمالی ایستاده است؛ خورشید در مدتی کوتاه، چندین بار از پشت زیگورات طلوع و غروب ظاهری می‌کند 

*********

قلعه تخت سليمان

مجموعه آثار باستانى تخت سليمان در 42 کيلومترى شمال شرقى شهرستان تکاب دراستان آذربایجان قرار دارد. آثار باستانى اين مجموعه و درياچه جوشان آن، روى صفحهاى سنگى و طبيعى قرار گرفته که از رسوبات آب

درياچه به وجود آمده است. قدمت اين منطقه از لحاظ سکونتگاه انسانى به 3 هزار سال پيش باز مى گردد؛ و يکى از مهمترين آثار تاريخى کشور است که به عنوان چهارمین اثر ایران در ميراث جهانى یونسکو به ثبت رسیده است.

اين مجموعه چه به لحاظ وجود آثار باستان شناختى و چه به لحاظ ارتباط با مدارک مکتوب تاريخى و اسطورهاى در شمال و غرب ايران کاملا منحصر به فرد است. هم اينک در اين مجموعه آثارى از اوايل دوره ساسانى تا دوره

ايلخانان مغول شناسايى شده، ليکن از آنجايى که تاريخ نظرى اين مجموعه به دوره هخامنشى و اشکانى مى رسد، بى ترديد در صورت ادامه حفارى، آثار مهمى از دوره هاى پيش از ساسانى در اين محل کشف خواهد شد. 

آثار به جای مانده بر روی تخت سلیمان

بخش طبيعى مجموعه تخت سليمان متشکل از يک کوه آهکى است که در قله آن، چشمه بسيار بزرگى (با درياچه اى به قطر حدود 100 متر) وجود دارد. اين کوه در طول هزاران سال در اثر رسوبات آهکى موجود در آب

چشمه فوق شکل گرفته است. هم اينک در اطراف کوه تخت سليمان چندين تپه کوچک از اين نوع، در اطراف چشمه هاى آهکى در حال شکل گيرى است. کوه بلند زندان سليمان نيز يکى از همين کوه هاى رسوبى است

که در پنج کيلومترى تخت سليمان هزاران سال پيش شکل گرفته است (البته در حال حاضر چشمه به وجود

آورنده اين کوه و درياچه آن خشک شده). بنابراين روند شکل گيرى کوه هاى رسوبى در منطقه تخت سليمان امرى طبيعى و مربوط به شکل خاص زمين و نوع املاح موجود در آب چشمه هاى منطقه است. 


دریاچه تخت سلیمان

چشمه تخت سليمان هزاران سال پيش شروع به جوشيدن کرده و به تدريج بر اثر لعاب حاصل از ترکیبات موجود در آب، لبه بيرونى چشمه رسوب بسته و بالا آمده است. اين روند هزاران سال ادامه يافته و باعث شده که آب

چشمه گلدانى در پيرامون خود بسازد به نحوى که هم اينک ارتفاع تپه حاصل از روند فوق و همچنين عمق درياچه ناشى از جوشش آب چشمه به حدود 62 متر مى رسد. با توجه به اين که ارتفاع رسوب دور درياچه از دوره

ساسانى تاکنون، يعنى در طول 1400 سال گذشته حدود 12 متر افزايش يافته، مى توان گفت: به ارتفاع گلدان درياچه تقريبا در هر سال کمی کمتر از 9 ميليمتر افزوده شده است. 


برخی آثار به جای مانده بر روی تخت سلیمان

اين واقعيت که ارتفاع مجموعه تخت سليمان از خط القعر محيطى که در آن قرار دارد 62متر يعنى برابر عمق درياچه است، ثابت مى کند که کف درياچه به وسيله املاح آهکى رسوب گذارى نشده و در طول سال هاى

شکل گيرى آن ثابت بوده است. بنابراين در صورتى که اشيايى در طول تاريخ به داخل درياچه پرت شده باشد، در داخل گل و لاى کف درياچه مدفون نشده و از طريق غواصى قابل کشف هستند. لبه بالايى درياچه، داراى

پيشرفتگى نازکى در داخل آب است، اما باقى ديواره درياچه کاملا عمودى است. از اين بابت مشخص است که در ادوار مختلف، لبه اضافى درياچه به تدريج شکل گرفته، بزرگ و بزرگتر شده و به همين دليل شکسته و به

داخل درياچه افتاده است. بنابراين عمق ناحيه داخلى درياچه همان 62متر اوليه باقى مانده، ليکن نواحى حاشيه اى کف آن شيب پيدا کرده است. ارتفاع اين شيب بين 46 تا 49 متر است. از ديگر سو اگر بديهى بدانيم که

ريختن اشياء تاريخى در داخل درياچه از ساحل آن رخ داده باشد، اين اشياء مى بايست در حاشيه محيط دايره کف درياچه افتاده باشند. بنابراين به نظر مى رسد که کشف، منوط به لايروبى بخش حاشيه اى کف درياچه و

برداشت مثلثى از خاک به ارتفاع حدود ده الى پانزده متر است. اين لايروبى مى بايست تا عمق 62مترى ادامه يابد؛ به شکلى که کف حاشيه درياچه همسطح مناطق مرکزى آن شود. 


برخی دیگر از آثار به جای مانده

اولين گزارش مربوط به انداختن اشياء قيمتى در درياچه، به دوران کورش کبير پادشاه هخامنشى باز مى گردد. طبق اين گزارش در سال 547 قبل از میلاد، کورش پس از اينکه بر کروسوس پادشاه ليديه پيروز شد، شاه

شکست خورده را به ايران آورد و در مکانى بهنام "بارن"، نزديک همدان اقامت داد و خزانه اشياء قيمتى او را به عنوان نذر در آب درياچه مقدس انداخت.

کروسوس، پادشاه ليدى، در تاريخ جهان به ثروتمند بودن معروف است. او اولين پادشاهى است که به ضرب سکه پرداخت. ثروت او به اندازه اى بود که هنوز هم اروپاييان اشخاص بسيار پولدار را به کروسوس تشبيه مى

کنند. بنابراين اين درصورتى که افسانه نذر کورش کبير واقعيت داشته باشد، با توجه به اينکه در هيچ دوره اى از تاريخ امکان دسترسى به عمق اين درياچه وجود نداشته، مى توان اميدوار بود که اين گنج پيدا شود. 

در دوره اشکانى نيز چندين گزارش از جنگ هاى بين امپراتورى روم و پادشاهى اشکانى گزارش شده است. بر طبق يکى از اين گزارشات، داستان تاريخى "کلئوپاترا" و "آنتونى" که در تاريخ روم، مصر و جهان معروف است.

سردار رومى "آنتونيو"، در سال 36 قبل از ميلاد به محاصره قلعه "گنزک" پرداخت. در جريان اين محاصرات نگهبانان آتشکده مقدس هر زمان که احساس مى کردند امکان سقوط قلعه وجود دارد، اشياء قيمتى موجود در

آتشکده و معبد ناهيد را به داخل درياچه مى انداختند. بنابراين مى توان اميدوار بود که مقدار زيادى از نذورات دوره اشکانى در کف درياچه موجود باشد. 

در دوره ساسانى نيز دست کم، يک بار قلعه تخت سليمان به وسيله نيروهاى روم شرقى به اشغال درآمده است. بر طبق اين گزارش در جريان جنگ هاى خسروپرويز با "هراکليوس"، پادشاه روم، اين قلعه به تصرف

نيروهاى رومى درمى آيد (624ميلادى). گمان مى رود که موبدان آتشکده پيش از تصرف قلعه به وسيله نيروهاى متخاصم، نذورات و گنج هاى موجود در آن را به داخل آب انداخته باشند. در اين صورت مقادير زيادى اشياء قيمتى دوره ساسانى نيز در کف درياچه قابل اکتشاف است. 

در جريان جنگ هاى صدر اسلام و تصرف ايران به وسيله اعراب نيز، قلعه به محاصره نيروهاى خليفه دوم درمى آيد. بعيد نيست که در این زمان هم گنج ها هایی نيز به قعر درياچه ريخته شده باشند. از نگاه موبدان زرتشتى

اين درياچه متعلق به ناهيد (آناهیتا) الهه آبها؛ بوده، بنابراين ريختن اشياء نذرى به داخل آن اصولا به منظور حفظ اين اشياء به وسيله صاحب آن تلقى مى شده و جايز و مباح بوده است. 

در دوره ساسانى بويژه در زمان خسرو انوشيروان (579-531 ميلادى) و خسرو پرويز، توجه خاصى به عمران و آبادانى اين محوطه معطوف گردیده، و به عنوان يکى از معابد بسيار با اهميت تلقى شده است. آتشکده آذر

گشنسب در متون قديم داراى اسامى متعددى است از جمله به زبان پهلوى؛ گنزک (GANZAK) يا گنجه ناميده مى شده، روميان آنرا گزکا (GAZKA) و اعراب شيز (SHIZ) مى گفته اند. در زمان ايلخانان نیز به آن "ستوريق" گفته شده است. 

"تخت سليمان" از اسامى متاخر مجموعه مى باشد که عامه مردم به علت عدم اطلاع از عملکرد اصلى و زمان ساخت آن، با توجه به احاديث و روايت مذهبى در مورد اقتدار حضرت سليمان، اين امکان را بدان منسوب داشته و

به همين جهت محل ياد شده حالت مقدس پيدا کرده و مردم خود را موظف به حفاظت و مراقبت از اين محل مى دانستند.

بعد از زوال حکومت ساسانى و پذيرش دين اسلام توسط ايرانيان، اين مجموعه عظيم که در جنگ هاى ايران و روم در زمان خسرو پرويز به شدت آسيب ديده بود، ديگر رمق تجديد حيات نيافت، اما تا قرن 4 ه. ق. تعداد اندکى

از معتقدان آئين زرتشت در اين محل اسکان داشته و آتشکده نيز در مقياس کوچکترى مورد استفاده بوده، در زمان حکومت آباقاخان مغول با انجام تعميرات وسيع و چشمگير و احداث بناهاى جديد، از اين مکان مدتى به

عنوان پايتخت تابستانى و تفرجگاه استفاده مى شود. بعدها محل مذکور توسط عامه مردم به صورت شهرکى کم اهميت با مشاغل متنوع تا قرن 11 ه. ق. ادامه حيات مى دهد. 

اگرچه گزارش هايى دال بر استفاده از اين قلعه در دوره خلفاى عباسى در دست است، ليکن تخت سليمان در اين زمان از اهميت زيادى برخوردار نبوده. بعدها در دوره پادشاهى ايلخانان مغول در زمان "باقاخان"، دومين

پادشاه اين سلسله و برادرزاده هلاکوخان (680تا 663 ه. ق.)، قصر و عمارتى در کنار اين درياچه بنا گرديد. خوشبختانه امراى مغول آثار ساسانى را تخريب نکردند و ساختمان هاى خود را در کنار و يا بر روى اين آثار بنا

نمودند. از همين رو در حال حاضر بخشى از آثار دوره ساسانى در زير آثار دوره ايلخانى مدفون است. وجود يا عدم وجود چنين آثارى را مى توان با حفر گمانه هاى آزمايشى معلوم کرد. بايد توجه داشت که عمق اين گمانه ها دسته کم مى بايست 12 متر از سطح درياچه باشد. 

با توجه به مجموعه موارد فوق بى ترديد کاوش در درياچه تخت سليمان بسيار بااهميت است و مى بايست به عنوان يک اقدام ملى در دستور کار سازمان هاى مربوط و به خصوص ميراث فرهنگى قرار گيرد. در بيان ارزش

سرمايه گذارى در حفريات تخت سليمان همين بس که اولين سرمايه گذارى انجام شده در اين مورد به وسيله بانک ((بورگهارت و بروکلشن – Burghard Brokelschen)) دورتموند آلمان انجام شده و کاملا جنبه اقتصادى

داشته است. در حال حاضر مهم ترين مشکلى که در جهت انجام اين مهم وجود دارد عمق زياد درياچه است که غواصى در آن را غيرممکن مى کند. در تلاش هايى که به وسيله هيات هاى کاوش اروپايى انجام شد هيچ

غواصى نتوانست در عمق بيش از 32متر غور کند و غواصى در عمق 62مترى درياچه عملا غيرممکن مى نمايد. چرا که فشار آب داخل آن بسيار زياد و همچنين آب داراى املاح غليظ و سنگين است. 

 

به نظر مى رسد که بهترين روش براى کاوش در قعر درياچه تخليه موقت آب آن باشد. اين کار از دو طريق ممکن است: اول اينکه به وسيله پمپ هاى شناور قوى با دبى بيشتر از فوران چشمه به تخليه آن بپردازند. طبق برآورد

انجام شده در هر ثانيه حدود 100 ليتر آب از چشمه کف درياچه فوران مى کند (راهنماى تختسليمان، ص.12). ديگر اينکه به وسيله حفر تونلى افقى از حاشيه تپه تخت سليمان آب درياچه را تخليه و پس از انجام عمليات

کاوش تونل را ببندند تا دوباره آب به سرمنزل خود بازگردد. به نظر ميرسد راه حل دوم ساده و عملى باشد. طول اين تونل با توجه به نقشه توپوگرافى منطقه مى بايست حدود 200 متر در نظر گرفته شود. راه حل سوم تلفيق

دو راه حل فوق است، يعنى استفاده از تونل افقى و پمپ هاى شناور در يک زمان، به اين ترتيب مى توان با هزينه و زمان کمترى به نتيجه رسيد. در ضمن پيشنهاد مى شود که با استفاده از زيردريايى هاى اکتشافى

کوچک (يکنفره) پيش از شروع عمليات کاوش، کف درياچه به دقت مورد بازبينى و نقشه بردارى قرار گيرد. استفاده از دوربين هاى زيرآبى داراى پروژکتور و کنترل از راه دور نيز براى انجام اين مقصود مفيد خواهد بود.

هزينه اين عمليات نيز چندان زياد به نظر نمى رسد، کافى است که امتياز تهيه گزارش به موسسات تحقيقات بين المللى جغرافيا (مانند نشريه نشنال جغرافى) داده شود تا ايشان نسبت به اعزام هيات اکتشافى و دوربين و

زيردريايى اقدام کنند. پيش از اين نيز هيات کاوش آلمانى از دوربين تلويزيونى و همچنين چنگک براى درآوردن اشياء باستانى از زير آب درياچه استفاده کرده اند، اما در گزارش هيات درباره موفقيت يا عدم موفقيت اين کار

حرفى زده نشده است. چه بسا که نخواسته اند ايرانيان از نتيجه کاوش کف درياچه باخبر شوند. در جريان اين کاوش، سطح کف درياچه داراى ناهموارى زيادى گزارش شده است. از آنجايى که کف درياچه زندان سليمان

کاملا مسطح است به نظر مى رسد که ناهموارى گزارش شده مربوط به آثار تاريخى بيشمارى باشد که در کف درياچه افتاده است.

هيات آلمانى تلاش کرد که به وسيله چنگک به درآوردن آثار از کف درياچه اقدام نمايد اما دو عدد از چنگک ها شکست و ظاهرا موفقيتى کسب نشد!

خلاصه اينکه مجموعه تاريخى تخت سليمان از نظر وجود آثار باستانى با دارابودن آثار چندين دوره تمدنى کاملا غنى است و از نظر اسطوره شناسى نيز سرشار از مطالب جذابى است که نظر هر صاحبذوقى را به خود جلب

مى کند. تاريخ اين مجموعه نيز با تاريخ ايرانيان، ايتاليايى ها، يهود، مسيحيان و مغول ارتباط تنگاتنگى دارد. از ديد اقتصادى نيز چه به لحاظ جلب گردشگر از سراسر جهان و چه به لحاظ وجود گنج هايى که در کف درياچه مدفون

است، کاوش در تخت سليمان کاملا مقرون به صرفه به نظر مى رسد. اگرچه در حال حاضر سازمان ميراث فرهنگى در حال کاوش در منطقه است اما حجم اين عمليات به قدرى کم است که به قولى 300 سال طول خواهد کشيد …! 

برای دیدن این اثر تاریخی می توان از دو مسیر مختلف استفاده کرد. مسیر زنجان و مسیر تکاب. در صورتی که تنها قصد دیدن این اثر را دارید بهتر است از مسیر تکاب استفاده کنید. جاده های مناسب و هموارتر آن کمک

زیادی به آسایش شما می کند. مخصوصا اگر ماشین شخصی نداشته باشید، مسیر تکاب قطعا برای شما ارزانتر خواهد بود. تا تکاب می توان با اتوبوس طی طریق کرد و بعد از آن مسیر کوتاه 42 کیلومتری باقی مانده را می

توان با کرایه اتومبیل طی کرد. علاوه بر این؛ مسیر زنجان- دَندی-تخت سلیمان، مسیری کوهستانی و پر فراز و نشیب (البته آسفالت) است و ممکن است کمی خسته کننده باشد.

تخت سلیمان در منطقه ای کوهستانی و به طبع، سردسیر قرار گرفته و با شروع فصل پاییز سرمای زیادی بر این منطقه حاکم می شود و ممکن است لذت دیدن عجایب منطقه را کمتر کند.


نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:






نوع مطلب : معماری ایرانی، ،
برچسب ها : معماری ایرانی،

ارسال شده در تاريخ : سه شنبه 22 مرداد 1392 :: توسط : mozhgan

**به نام یگانه معمار هستی** چیزی برای گفتن ندارم همه ی حرفای من توی این متنا و پستا خلاصه شده امیدوارم خوشتون بیاد واز مطالب وب نهایت استفاده رو ببرید ******** یاد من باشد ... یاد من باشد که فــردا دم صبح به نسیم از سر مهــر سلامی بدهم و به انگشــت نخی خواهم بست که فراموش نگردد فــــــردا با همه تلخی و نـــاکامی ها زنـــدگی شیرین است! و به شکرانه دیدار نسیم هر صبح زنــدگی باید کرد ...
موضوعات
مطالب اخير
نويسندگان
پيوندها

تبادل لینک هوشمند
برای تبادل لینک  ابتدا ما را با عنوان معماری و آدرس memar-kocholooo.LXB.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.